با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مقید کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
bind, chain, circumscribe, commit, constrain, cramp, fetter, trammel
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقید کردن

ارجاع به لغت مقید کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقید کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مقید کردن

لغات نزدیک مقید کردن

پیشنهاد بهبود معانی